داستان اجباری شدن حجاب در ایران: گام اول، چادر برای عروسک فرنگی

حجاب چگونه اجباری شد؟ پاسخ این سوال را گاهی افرادی که از نزدیک شاهد واقعه انقلاب سال 1357 بودند هم دقیق و کامل نمی‌دانند.


در همان روزی که محمد رضا پهلوی ایران را ترک کرد روزنامه کیهان مصاحبه‌ای از آیت الله منتظری که تازه از زندان آزاد شده بود با روزنامه فرانسوی لوسووار منتشر کرد که در آن از حجاب اسلامی هم صحبت شده بود. او در پاسخ به این سوال که آیا به نظر شما دختران و زنان باید حتما در چادر پوشیده باشند می گوید:


اصلا حجاب اسلامی به معنی پوشیده شدن در چادر و انزوای اجتماعی نیست هدف آن است که زن در جامعه لخت نباشد که وسیله شهوت رانی قرار گیرد. وگرنه با مراعات حجاب اسلامی و عدم اختلاط دختر و پسر از نظر اسلام آزادیهای مورد نیاز برای زنان و دختران تامین می شود و آنها از تمام مزایا و حقوق اجتماعی مشروع بهره مند می شوند.


واژه « لخت » از این پس مدام در ادبیات انقلابیون مذهبی تکرار می‌شود. در ستون «کیهان و شما» در روزنامه کیهان که بازتاب دهنده تلفنهای خوانندگان روزنامه است هم پیامهای جالبی در مورد حجاب می‌توان دید. مثلا در 27 دی پروین افشار می‌گوید:

این روزها خانمهای چادری رفتار بسیار بدی با زنان بی حجاب دارند و هر جا که زن بی‌چادری را ببینند به او توهین می کنند. حتی بعضی از جوانان ضمن متلک گفتن به این گروه از زنان موجبات آزار بدنی آنان را نیز فراهم می کنند. شما را به‌خدا در روزنامه به این گونه افراد تذکر بدهید و بگوئید این کارها شایسته افراد مومن و با تقوا نیست.


مساله زنان و جایگاه آنان در انقلاب تقریبا سوال ثابت تمام مصاحبه‌های امام خمینی بوده است. یکی از جالبترین پرسش و پاسخها، گفت‌وگوی خبرنگار کیهان با ایشان است:


- خبرنگار: نقش زنان در حکومت اسلامی چگونه خواهد بود؟ مثلا آیا وزیر خواهند شد البته اگر استعداد و لیاقت نشان بدهند؟


- امام: اینها بسته به این است که حکومتی که پیش می‌آید تکالیف را معین کند. الان وقت این حرفها نیست.


- خبرنگار: چون مرا به عنوان یک زن پذیرفته اید این نشان دهنده این است که نهضت ما نهضتی مترقی است ولی دیگران کوشیده اند آن را عقب مانده نشان بدهند. فکر می کنید آیا زنان ما باید حتما حجاب داشته باشند؟ و مثلا روسری رو سر داشته باشند؟


- امام: اینکه شما را پذیرفتم بنده شما را نپذیرفتم شما آمدید اینجا و من نمی دانستم شما می خواهید بیائید اینجا که پذیرفتم این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است که به مجرد اینکه شما به اینجا آمدید دلیل بر این است که اسلام مترقی است. ترقی هم به این نیست که زنها خیال کرده اند یا مردها خیال کرده اند. ترقی به کمالات انسانی و با اثر بودن یک زن در مملکت است نه به اینکه سینما برویم که دانس برویم و اینها ترقیاتی است که محمدرضا برای شما درست کرد که شما را به عقب رانده که ما باید بعدها جبران کنیم. شما آزادید در کارهای صحیح دانشگاه بروید هر کاری را که صحیح است بکنید و همه ملت آزادند در اینها اما اگر بخواهند کارهای خلاف عفت بکنند و یا کارهای خلاف ملیت بکنند از آنها جلوگیری می شود و این دلیل بر ترقی و مترقی بودن است. (کیهان3 بهمن 57 شماره 10620 صفحه 3)


پیشنهاد می کنم ادامه این مقاله را حتماْ ‌بخوانید.

partizanha.blogsky.com

چگونه می توان راه درست انجام دادن هر کاری را پیدا کرد ؟

ما در زندگی شخصی خود باید تصمیمات زیادی بگیریم ، از تصمیمات کوچک گرفته ، مثل اینکه امروز ظهر ناهار چه بخوریم ، تا تصمیمات بزرگ ، مثل اینکه چه شغلی انتخاب کنیم .در زندگی اجتماعی نیز تصمیمات زیادی گرفته می شود ، از تصمیمات کوچک گرفته ، مثل اینکه در میدان شهر چه گلی بکاریم ، تا تصمیمات بزرگ مثل اینکه بودجه کشور را چگونه تنظیم کنیم .اما تصمیم گیری کار دشواری است و حتی تصمیمات کوچک ماهم ممکن است پیامدهای پیش بینی نشده مهمی داشته باشد . چطور حقیقت را پیدا کنیم ؟ چطور مطمئن شویم که تصمیم درستی گرفته ایم ؟partizanha.blogsky.com


جستجوی حقیقت –یا تحقیق-روشی است که مدتهاست دانشمندان به آن دست یافته اند و با بکار بردن همین روشها است که علوم اینقدر پیشرفت کرده اند . چرا ما نیز در زندگی شخصی و اجتماعی خود، از همین روش که اعتبار آن به اثبات رسیده است، استفاده نکنیم ؟ بسیاری از افراد و جوامع این کار را کرده اند و بسیار هم موفق بوده اند؛ پس بیاییدماهم این روش را بیاموزیم و به کار بریم .


به گفته گاستون باشلار ، فیلسوف فرانسوی ، هر تحقیقی سه مرحله دارد : گسستن و ساختن و سنجیدن .*


منظور از گسستن غلبه بر پیشداوری هاست . باید باورهای قبلی خود را درباره موضوع مورد تحقیق کنار بگذاریم تا بتوانیم منصفانه به دنبال حقیقت بگردیم . به این منظور باید به دنبال سابقه تحقیق باشیم ؛ یعنی با کسانی که در این موضوع تجربه ای دارند مشورت کنیم و نوشته هایی را که در این موضوع موجودند، مطالعه و بررسی کنیم .


مرحله بعد ساختن است ، یعنی بر اساس نتایج بررسی خود در مرحله قبل، پاسخی برای سؤال خود می یابیم و نظری به ذهنمان می رسد که بر اساس آن می توانیم روش کار و عملیات اجرایی و نتایج احتمالی را پیش بینی کنیم .


مرحله سنجیدن ، مقایسه نظر با واقعیت است ؛ یعنی اثبات درستی یا نادرستی نظریه از راه تجربه .


در انجام هر کاری و گرفتن هر تصمیمی نیز؛ همین سه مرحله باید طی شود :


ابتدا باید منابع مربوط به موضوع مورد نظر را دقیقأ بررسی کنیم . هر چه بیشتر این منابع را بررسی کنیم ، بیشتر با جنبه های مختلف موضوع و دیدگاههای مختلف درباره آن، آشنا می شویم و ذهنمان وسعت بیشتری می یابد . نظریات علمی و دینی و تجربیات افراد ، همه در این مرحله به کار می آید .


مرحله بعد ، مرحله اصلی تصمیم گیری است ؛ یعنی تعیین هدف و برنامه ریزی برای رسیدن به آن . تمام کسانی که تصمیم مذکور به آنان مربوط می شود باید در این مرحله شریک باشند و به توافق برسند تا برنامه کار کاملأ برای همه روشن باشد و همه بدانند چه سهمی به عهده دارند .


مرحله بعد ، مرحله عمل است . تصمیم اجرا می شود و نتایج حاصل از عمل با اهدافی که در مرحله قبل داشتیم مقایسه می گردد تا میزان موفقیت معلوم شود . این کار باید مرحله به مرحله صورت گیرد تا در صورت لزوم اصلاحاتی در برنامه قبلی اعمال شود .


بر طبق روش علمی ،حقیقت هیچ چیز از ابتدا معلوم نیست و حقیقت مطلق هم هرگز دست یافتنی نیست . در جریان چرخه مشورت ، مطالعه ،تفکر و عمل است که می توان به حقیقت نزدیک شد . نه تنها هرگز نمی توان از ابتدا در مورد راه درست مطمئن بود ، بلکه هرگز نمی توان اطمینان یافت که بهترین راه چیست ؛ اما می توان اطمینان داشت که به این ترتیب بهترین کاری را که در حد توانمان بوده است انجام داده ایم - وهمین است که مهم است.


با تشکر از شفیقه


شما چگونه راه درست را انتخاب می کنید؟

ویدئوکراسی چیست؟

ویدئوکراسی videocracy ترکیبی از ویدئو (تصویر) و کراسی (حکومت) است.

قدرت تصاویر در شکل دادن جوامع معاصر را ویدئوکراسی videocracy می نامند. به عبارتی، تاثیر شدیدی که تلویزیون، سینما، اینترنت و تبلیغات بر افکار عمومی، امور سیاسی و خط مشی بازار و... می تواند بگذارد را ویدئوکراسی می گویند. *



اصطلاح ویدئو کراسی را از دو منظر می توان مورد بررسی قرار داد: (آقای دکتر رستمی)


1- کارکرد تصویر و تاثیر آن بر افکار عمومی


2- عملکرد دموکراسی از طریق دولتها و بازیگران جهانی



به عنوان مثال، اتفاقی که برای هنرپیشه خانم سریال نرگس و توزیع سراسری سی دی زندگی شخصی او افتاد که به نوعی حقوق فردی او از بین رفت. بحثی که در ابتدا از طریق اینترنت منتشر شد، و بعد روزنامه های کشور به آن پرداختند و سی دی آن با سرعت در کشور پخش شد.


به طوری که فرمانده نیروی انتظامی کشور چندی پیش اعلام کرد: "‌این سی‌دی همانند یک وبا در جامعه پخش شد و مثل بمبی ترکید. .تا الان هم گردش مالی این سی‌دی نزدیک به چهار میلیارد تومان بوده‌ است. "


اینها تاثیر رسانه ها در عصر تکنولوژی و بهره گیری از ابزارهای الکترونیک را نشان می دهد. البته عامل مهم این رویداد در کشور یا امثال آن در سایر کشورها چهره شدن هنرپیشه معروف آن از طریق تلویزیون یا سینماست.


امروزه به جرات می توان گفت ویدئوکراسی جزء لاینفک عصر رسانه شده است.


مثال دوم را می توان به سریال های طنز و مجموعه کارهای مهران مدیری اشاره داشت. از چند روز قبل از آغاز تلویزیونی مجموعه تلویزیونی "باغ مظفر" این خبر در صفحات اول اکثر روزنامه های کشور منتشر شد و مردم از کار جدید مهران مدیری سخن می گفتند.


حتی مثالی جدیدتر، شاید به جرات بتوان گفت، انتخاب هادی ساعی به عنوان عضو شورای شهر تهران، از طریق قدرت رسانه ها بوجود آمده است.


در عرصه سینما هم شاید جنبه های تحقق ویدئوکراسی را در کشور هند بتوان جستجو کرد، مردمی که عشق شان دیدن فیلم است و هرچه در می آورند را می دهند تا در سینما ساعاتی به رویاهایی بروند که در واقعیت نمی توانند به آن دست پیدا کنند. آنها مردمان قانعی هستند که با همین رویاها زندگی می کنند و خوش هستند و زندگی آنها با زندگی هنرپیشه های محبویشان گره خورده است.


------------------------


نوشته حسین امامی در روابط عمومی

10 توصیه برای رسیدن به سعادت


بیایید برای خوشبختی خود مبارزه کنیم. بیایید با پیروزی از یک برنامه روزانه که حاوی طرز تفکر مسرت آمیز و سودمند است در راه partizanha.blogsky.comخوشبختی به جنگ برخیزیم. این برنامه از این قرار است و عنوانش «فقط برای امروز» است و به قدری منآن را مهم و ثمربخش بافتم که هزاران نسخه از آن را به این و آن دادم. سی و شش سال قبل توسط سیسیل پارتریز نوشته شده و اگر من و شما آن را به کار بریم تمام نگرانی خود را برطرف ساخته و سهم خود را از آنچه فرانسویان مسرت زندگی می خوانند به طور کاملی می افزاییم.


تنها برای امروز


1- فقط برای همین امروز خوشحال خواهم بود. لینکلن می گوید: بیشتر کسان همانقدر خوشحالند که فکراً برای قبولش آماده شده اند. شادی و نشاط در خود ماست و به عالم خارجی بستگی ندارد.


2- تنها برای امروز خواهم کوشید که خود را با آ«چه هست سازش دهمو نمی کوشم که همه را مطابق آرزوی خود سازم. در امور خانوادگی و اداری و خوشبختی خود همیشه با حوادث خواهم ساخت.


3- تنها برای امروز در فکر بدن خود بوده و با تمرین های سودمند پرورش می دهم. به سلامتی خود توجه خواهم کرد و دقیقه ای در مواظبت آن سستی نمی کنم تا چون ماشینی دستورات مرا اطاعت کنند.


4- تنها برای امروز خواهم کوشد تا مغزم را پرورش دهم و مطالب سودمندی فرا خواهم گرفت و آن چیزهایی که مطالعه خواهم کرد که به کوشش تفکر و تمرکز افکار احتیاج دارد.


5- تنها امروز برای تقویت روان، یک کار مطابق میل خود و دو کار ضد آن انجام می دهم.


6- فقط برای همین امروز با همه توافق نظر حاصل کرده و از کسی انتقاد نمی کنم، آرام صحبت و با همه محترمانه رفتار خواهم کرد.


7- تنها برای امروز سعی می کنم برای همین امروز زندگی کنم و دیگر با چیزهایی که احتمال وقوع آن فردا است کاری نخواهم داشت.


8- تنها برای امروز خود برنامه ای دارم که اوقات خود را چطور صرف کنم و برای هر ساعتش برنامه تنظیم می کنم ممکن است دقیقاً این برنامه را اجرا نکنم اما نوشتنش لازم است. دیگر تصمیم هایی عجولانه نمی گیرم.


9- تنها برای امروز نیم ساعت از وقت خود را برای خودم صرف می کنم و با خدای خودخلوت می کنم و اسرار خود را نزد او بر ملا می سازم.


10- تنها برای امروز وحشت را از خود دور می کنم، به ویژه از خوشحال بودن، از زیبایی و لذت بردن، عاشق شدن و طرف عشق دیگری قرار گرفتن بمی ندارم.


هرگاه بخواهیم آن طرز فکری را که برای آسودگی خیال و خوشحالی در بردارد تقویت کنیم باید این دستور شماره یک را عمل کنیم. با بشاشی ات خاطر فکر و عمل کنید تا احساس شادی و مسرت نمایید.