شعار ژاپنی ها این است ؛ هر فرد در هر جا و هر زمان باید بیاموزد.

یکی از مدیران آمریکایی که مدتی برای یک دوره آموزشی به ژاپن رفته بود، تعریف کرده است که روزی از خیابانی که چند ماشین  در دو طرف آن پارک شده بود می گذشتم رفتار جوانی نظرم را جلب کرد. او با جدیت و حرارتی خاص مشغول تمیز کردن یک ماشین بود، بی اختیار ایستادم. مشاهده فردی که این چنین در حفظ و تمیزی ماشین خود می کوشد مرا مجذوب کرده بود. مرد جوان پس از تمیز کردن ماشین و تنظیم آیینه های بغل، راهش را گرفت و رفت، چند متر آن طرف تر در ایستگاه اتوبوس منتظر ایستاد. رفتار وی گیجم کرد. به او نزدیک شدم و پرسیدم مگر آن ماشینی را که تمیز کردید متعلق به شما نبود؟ نگاهی به من انداخت و با لبخندی گفت :من کارگر کارخانه ای هستم که آن ماشین از تولیدات آن است. دلم نمی خواهد اتومبیلی را که ما ساخته ایم کثیف و نامرتب جلوه کند .

یک کارگر ژاپنی در پاسخ "چه انگیزه ای باعث شده است که وی سالانه حدود هفتاد پیشنهاد فنی به کارخانه بدهد ؟ " جواب داد : این کار به من این احساس را می دهد که شخص مفیدی هستم، نه موجودی که جز انجام یک سلسله کارهای عادی روزمره فایده دیگری ندارد.

در آنجا از کارکنان می پرسند به نظر شما امروز کار را چگونه انجام دهیم تا در کار پیشرفت داشته باشیم. مسئولین در آنجا ادعا نمی کنند که همه کارها را فقط خودشان بلدند تا کارگرها بتوانند به راحتی نظر بدهند. اگر کسی پیشنهادی برای تسهیل در کار و افزایش بهره وری ارائه دهد با او آن قدر خوب برخورد می شود که شخص مرتبا به دنبال ارائه نظر در جهت ارتقای کارش است و اگر کسی پیشنهادی بدهد که عملی باشد با دادن جایزه از او تقدیر می شود.

معجونهای زندگی

معجونهای زندگی
اصول دوستیابی، رهبری مؤثر و نفوذ بر دیگران

www.mohammadlovehidden.blogfa.com


 

1. از نظرات دیگران ندانسته، انتقاد، شکایت و محکوم نکنید.

2. با دیگران صادق باشید.

3. در دیگران انگیزه ایجاد کنید.

4. ذاتاً به همه علاقه مند باشید.

5. همیشه حتی در هنگام مشکلات و سختی ها خنده رو باشید.

6. به یاد داشته باشید که نام هر فردی زیباترین و مهمترین کلمه است.

7. شنونده خوبی باشید. دیگران را تشویق کنید در مورد خود صحبت کنند.

8. براساس علایق دیگران صحبت کنید.

9. طوری رفتار کنید که دیگران احساس کنند مهم هستند و هرکاری که از دستتان بر می آید صادقانه برایشان انجام دهید.

10. بهترین راه موفقیت در بحث، اجتناب از آن است.

11. به "نظر" دیگران احترام بگذارید. هرگز نگویید " شما اشتباه می کنید"

12. اگر اشتباه کردید، سریع و صادقانه آن را بپذیرید.

13. دوستانه و مهربانانه صحبت کنید.

14. طوری صحبت کنید که طرف مقابل همیشه در پاسخ تان "بله" بگوید.

15. اجازه دهید طرف مقابل بیشتر صحبت کند.

16. اجازه دهید طرف مقابل احساس کند از شما برتر است.

17. صادقانه همه چیز را از نگاه طرف مقابل ببینید.

18. با عقاید و آرزوهای مثبت و سازنده دیگران همراه شوید.

19. با افراد مثبت و انگیزه دهنده دوست باشید.

20. عقایدتان را هرگز به دیگران تحمیل نکنید.

21. خود را با علائم غیرکلامی طرف مقابل هماهنگ کنید.

22. صادقانه از دیگران تعریف کنید.

23. اشتباهات دیگران را غیر مستقیم تذکر دهید.

24. قبل از انتقاد از دیگران در مورد اشتباهات خودتان صحبت کنید.

25. به جای دستور صریح، سؤال کنید.

26. در دیگران احساس امنیت ایجاد کنید.

27. هر پیشرفت جزیی و هر نکته مثبتی را تحسین کنید.

28. مشوق باشید و بکوشید اشتباه دیگران را آسان و قابل اصلاح نشان دهید.

29. بگذارید افراد از انجام پیشنهادات شما خوشحال شوند.

30. اگر برای کسی کار مثبتی انجام می دهید، انتظار جبران نداشته باشید.

تکنیک های افزایش تمرکز

ابتدا شما را نادیده می گیرند سپس به شما می خندند بعد با شما مبارزه می کنند آنگاه شما پیروز خواهید شد...! ماهاتما گاندی

تکنیک های افزایش تمرکز

ازیکی ازفیلسوفان و مرتاضان هندی پرسیدند: آیا پس ازاین همه دانش و فرزانگی و ریاضت هنوزهم به ریاضت مشغولی؟
گفت: آری. گفتند: چگونه؟
گفت: وقتی غذا می خورم صرفاً غذا می خورم و وقتی می خوابم فقط می خوابم.
این شاید بزرگ ترین ثمره ی تمرکز است. آیا شما هم هنگام غذا خوردن می توانید تمام توجهتان را روی غذا خوردن و لذت و مزه ی غذا معطوف کنید، یا اینکه معمولاً از افکار مربوط به گذشته و آینده آشفته اید و چون به خود می آیید می بینید غذایتان تمام شده و جز امتلا و پری معده هیچ نفهمیده اید.
تمرکز واقعی یعنی اینکه اگرشما درطول روزبه پنج فعالیت مختلف مشغولید، درهرفعالیت صرفاً به آن فکرکنید و از افکار مربوط به کارهای دیگرآسوده باشید.
موفقیت زندگی روزانه ی ما تماماًً به میزان تمرکز ما برامور روزانه ارتباط دارد. اگر شما قادر باشید به هنگام کار فقط روی کارخود، به هنگام ورزش صرفاً روی انجام حرکات، درهنگام مطالعه فقط روی موضوع کتاب و به هنگام انجام فعالیت هنری ازقبیل موسیقی، نقاشی، خطاطی و . . . به فعالیت هنری خود توجه و تمرکز کنید، عملاً موفقیت شما به میزان چشمگیری افزایش می یابد.
تمام نوابغ جهان کسانی بودند که از قدرت تمرکز فوق العاده ای برخوردار بودند. آشفتگی و شوریدگی ذهنی، عملاً شما را به هیچ عنوان موفق نمی کند. وقتی کارمی کنید به خانواده می اندیشید، وقتی درخانواده به سرمی برید ازشغل خود نگرانید و وقتی ورزش می- کنید در اندیشه ی تحصیل هستید و وقتی درس می خوانید فکرتان هزارسو می رود. این عملاً اتلاف وقت و مؤثر نبودن است.
موفقیت یعنی تمرکز.

ادامه مطلب ...

چرا وبلاگ می نویسید؟


partizanha.blogsky.comوبلاگ نویسی در ایران بی شک جنبشی است در مخالفت با خفقان و نظام تک صدایی. صدایی است در رویارویی با جامعه ایی که در آن فردیت زیر پای قوانین و جمع گرایی پدرسالارانه و سنتی، لِه می شود. اعتراضی است به حذف فرد و فرودست انگاشتن او در مقابل صاحبان قدرت. پافشاری "من" است برای دیده شدنش. وبلاگ نویس می خواهد بگوید که هر دستی صدایی دارد و صداست که می ماند، نه سکوت. او حضورش را به رخ می کشد. می نویسد، از هر آن چه خود می خواهد. بدون سانسور و ریا.


وبلاگ نویسی نشان از ضرورت وجود تریبون های آزاد برای دیده و شنیده شدن دارد. فورومی برای ابراز آزادانه ی نظر بدون ترس از مجازات. در زمان کوتاهی که از عمر پدیده ی وبلاگ نویسی در ایران می گذرد صدها نفر برای ابراز نظر و احساس خود و ارتباط با جهان پیرامون تریبونی یافته اند. وبلاگ نویسی ایرانی اگر در نیمه راه جان نبازد و یا به ابزار نخبگان و صاحبان قدرت بدل نشود، تاثیر ماندگاری در شکسته شدن سد سانسور حکومتی و سنتی خواهد داشت. وبلاگ نویسی الترناتیوی برای دسترسی به وقایع و اخبار در مقابل رسانه های انحصاری ارایه میدهد.


وبلاگ نویسان دنیایی، کشوری، اتاقی مجازی برای خود آفریده اند. با هم ارتباط دارند، به هم سر میزنند و نزد هم به میهمانی می روند. به خانه ی یکی که میروی با لینک هایش می توانی تا وقت داری خانه به خانه بروی و بخوانی و بنویسی. با هم قهر و دعوا میکنند و گاه یکدیگر را سخت می آزارند. هر روز یکی خسته میشود و یادداشت هایش را در فضایی که دارد رها می کند و کنار میرود، دیگری از راه می رسد و به فصلی دیگر از زندگی اش سلام می گوید.


وبلاگ نویسی بی شک نشانی از گرایش این نسل به ویرانی "دیوار ها" دارد. دیوار هایی که استبداد سیاسی برافراشته. دیوار های میان خانه و جامعه، میان اندرون و بیرون. این اشتیاق به فروریختن این دیوار هاست که پایان " آبروداری" و ریاکاری جمعی را که بیش از همه زنان را در بند نگه می دارد، نوید می دهد. این شیوه ی نوینِ علنی گویی، شکستن سکوت تحمیلی و ارزش گذاردن بر تجربیات و برداشت های شخصی، نشانه ی رشد و تعمیق پروسه ی "نه" گفتن و بیزاری از تمرکزگرایی، تقلید و نخبه گرایی است.


چرا وبلاگ می نویسی؟


یکی می گوید :می نویسیم به هزار و یک دلیل ..یکیش اینه که می تونم آزادانه هر چی تو دلمه چه مسائل سیاسی چه اجتماعی و چه اقتصادی، بدون اینکه بخوام به کسی حساب پس بدم، بنویسم! در زندگی واقعی باید درباره ی بیشتر این مسائلی که می نویسم سکوت اختیار کنم..و نوشتنش حداقل کمی آرومم می کنه!


یکی دیگر می گوید: وبلاگ نویسی باعث شده که مثلا خود من، بیشتر بتونم خودم رو بشناسم، به خیلی از استعدادهام، مثلا استعدادم در طنز،یا در نوشتن پی ببرم. خیلی از چیزهایی رو که قبلا حتی در موردش فکر نمی کردم هم بتونم بیان کنم.


دیگری هم می گوید: وبلاگ نویسی واسه زنان امروز جامعه ما، در واقع برای خیلی هاشون مثل یک درمان واسه درد عظیم تنهاییه و میتونه باعث بشه دیگه خودشون رو دست کم نگیرن. در کل وبلاگ چه برای زنان و چه برای مردان به خاطر نبود آزادی بیان در جامعه، وسیله خیلی خوبی برای ابراز عقاید شون.


دیگری می گوید: وبلاگ عمومی کردن دنیای خصوصی است به نحوی که نویسنده آن به آن تمایل دارد. در وبلاگ از عشق و دلبسته گی ها، از ناامیدی ها و افسردگی ها، از سرکوب های احساساتی و تمایلات فردی می توان نوشت و خواند.


شما چرا وبلاگ می نویسید؟