زهرا امیر ابراهیمی، کسی که ابرهای همه ی عالم در دل او می گریند

مدتی است فیلم پورنوی منتسب به زهرا امیر ابراهیمی "زهره شوکت" جنجال فراوانی به پا کرده است. partizanha.blogsky.com در این میان فیلم ها و عکس های زیادی از طریق اینترنت و سی دی بین مردم رد و بدل می شود که مربوط به همین داستان است. چرا باید اینچنین این جور مسائل سریع همه گیر، و انقدر با اون مانور داده بشه!؟


این بازیگر سینما و تلویزیون در بخش دیگری از صحبتهای خود خاطر نشان کرد : بعضی وقت ها بد نیست ما مدعیان آزادی و انسانیت ؛ خودرا لحظه ای به جای دیگر ی بگذاریم و این در هر دین و کیش و آئینی مر سوم است ؛ من هم بنا به این رسم ادیان ، دقیقا خودم را
به جای سه نفر گذاشتم . اول به جای پدری گذاشتم که هر روز چهره ی زرد و غمگین دخترش را می بیند و شاید هم برای دلسوزی بر رخ سردش بوسه ای بزند و شاید هم نمی دانم در خفا و کنج خلوت از تیشه برداشتن مدعیان به سوی ناموسش بگرید و مردانه بار غم بر دوش کشد و یا خود را جای مادری می گذارم که با شنیدن خبر خودکشی جگر گوشه اش همان لحظه قلبش باز ایستد که در آرزوی مادر شدن دخترش روزگار را می گذراند ،و یا خود را به جای دوستی می گذارم که شرمش را با غیرت و شرف ایرانی می خورد تا که شاید دست به کاری زند که حقی را باز ستاند. در هر سه حال ، هر انسانی که بویی از انسانیت به مشامش رسیده باشد ؛ ناراحت می شود.


بدنیست بدانیم در دین مبین اسلام و دیگر ادیان الهی گناه افترا و یا انتشار اینگونه تصاویر و فیلم ها بیش از عمل انجام شده است. پس بهتر است بیشتر مراقب اعمال خود باشیم. برای بازیگر توانمند و آینده دار سینمای ایران آرزوی حیات و برونرفت از مشکلاتش را داریم. حریم خصوصی افراد محترم است.


این هم یه آهنگ بسیار شنیدنی در رابطه با همین موضوع ،که امیدوارم این آهنگ رو حتماْ دانلود کنید و گوش دهید. مرسی


دانلود آهنگ (۱ مگا بایت)

اسیدپاشی، اما از نوع اینترنتی!

سال‌هاست عادت کرده‌ایم خبر اسیدپاشی جوانان نخاله‌ای را بشنویم که با یک جواب منفی شنیدن، با یک پارچ اسید انتقام خود را از یک خانواده گرفته و عمر یک انسان را به تباهی بکشاند.

اگر در چنین مواردی، بحثی در این باره می‌شد، موضوع به افراد عوام جامعه منتسب می‌شد، اما حالا در وضعیتی که از پیشرفته‌ترین تکنولوژی بشری برای انتشار خصوصی‌ترین تصاویر و عکس‌ها استفاده می‌شود، باید به روشنی گفت، با سوءاستفاده از فضای مجازی که به تازگی گسترش پیدا کرده، هیچ طبقه‌ای در حاشیه امنیت نیست و متأسفانه، گذشت زمان و بی‌تفاوتی برخی دستگاه‌ها، از آینده خطرناکی حکایت دارد.

انتشار تصاویر خصوصی منتسب به یک بازیگر تلویزیون در اینترنت که به نظر می‌آید از حیث شکل و شمایل و پیش‌بینی‌های فنی با برنامه‌ریزی طراحی شده و از طرفی، بازار عجیب و غریب نقل و انتقال این تصاویر در موبایل‌ها و فروش سی‌دی آن در اماکن عمومی گرم است، ‌چه نتیجه‌‍ای برای اخلاق و امنیت روانی جامعه خواهد داشت؟

حالا نه تنها این مشکل حل نشده، بلکه می‌رود تا به مانند حادثه سی‌دی میهمانی یکی از تیم‌های معروف کشور، از پس این ماجرا، یک جریان جنایی هم به وجود آید و از عصر دیروز، شایعه خودکشی بازیگر مورد اشاره در محافل عمومی منتشر شده است.

البته شدت این شایعه، به اندازه‌ای بوده که روزنامه رسمی ‌سازمان صداوسیما هم در اشتباهی عجیب، اقدام به انتشار این خبر غیرواقعی کرده است.

البته دستگاه‌های و مراجع فرهنگی باید هشیارانه، نوعی نظارت بر عملکرد چهره‌های مشهور و حواشی زندگی هنرمندان داشته باشند، اما مسلما برای انتشار برخی تصاویر غیراخلاقی از این افراد، نمی‌توان هیچ‌گونه انگیزه خیرخواهانه‌ای را متصور شد.

متأسفانه در هفته‌ای که گذشت، هیچ‌کس از این دید به این واقعه تلخ نگاه نکرد که عادی شدن چنین رخدادهایی برای جامعه، ضررهای حیثیتی و اخلاقی فراوانی خواهد داشت و دستگاه‌های فرهنگی، حقوقی و قضائی، نباید در برابر چنین اتفاقی، دست بسته و در بحران‌های بزرگ‌تر خلع سلاح بمانند.

در تابستان سال 83 تصاویری از استخرهای زنانه تهران در میادین و کوچه و بازار به فروش می‌رسید؛ آیا با متخلفان، آن قدر که به آبروی مردم لطمه وارد شده بود، برخورد شد که حالا کسی جرأت نکند به با آبروی انسان دیگری بازی کند؟!

در اینجا بحث بر سر دیدن تصاویر غیر اخلاقی که به زندگی خصوصی دو انسان مرتبط است، نیست؛ موضوع بی‌تفاوتی جامعه به رویدادی است که شاید در این بازار بی‌شرمی ‌راه افتاده، گریبان هر انسان دیگری را گرفته که هیچ کاری در مقام جایگزین نخواهد داشت.
منبع خبر: بازتاب

حریم خصوصی افراد

Partizanha.blogsky.comاتفاقی که این روزها برای یک هموطنمون افتاده و موجبات تاسف و تالم شدیدی را برای خودش و همکاراش به جا گذاشته، زخم تازه ای نیست فقط نو وکهنه میشه و ما ایرونیها که متخصصین فراموشی هستیم! به راحتی یادمون میره که همین چند وقت پیش وقتی شبیه همین جریان برای فلانی هم اتفاق افتاد فقط دست روی دست گذشتیم و نشستیم و حرکتی نکردیم فقط مثل همین دفعه تاسف خوردیم و خوشحال بودیم که برای ما اتفاق نیافتادة! قضیه خانم ابراهیمی رو میگم که بنا به اخبار وبلاگی مهمترین عنوان جستجوی این روزهای ما ایرانیهای بیکار شده، بدون اینکه از خودمون پرسیده باشیم اینهمه هیاهو برای چیه؟ چه کسایی نفع میبرن؟ کیا متضرر میشن؟


اوایل انقلاب نمیدونم یادتون میاد؟ میریختن به اسم مصادره اموال طاغوتیها و هرچیزی که دستشون بود از خونه هاشون میبردن، شخصی ترین چیزها هم در امان نمی موند ، البته تو اون خرتوخری که بود نمی شد خرده گرفت ، چون لزوماً این جمعیت انقلابی تو اون لحظه جمع آوری غنائم!! گزاره های اخلاقی یا انسانی به یادشون نمی موند! و طبیعی بود که مثلاً آلبوم عکسهای خونوادگی یا فیلمهای شخصی و خانوادگی جماعتی که هنوز در هیچ دادگاه صالحه ای محکوم نشدند را از چشم بیاندازه!! بگذریم که این وسایل شخصی مردم و خونواده هاشون تبدیل به چه ابزاری شد و مبنای چه احکامی ، ولی بعقیده من رعایت نکردن حریم خصوصی افراد از همون روزها تو مملکت ما جا افتاد، خیلی از آدمهی لمپنی که بویی از قانون و اصالت حقوقی اشخاص نبرده بودند این حرکاتو به یک ابزار سودمند انقلابی و مذهبی تبدیل کردند و متاسفانه حکومت و قانونگذار هم سکوت کردند و میدان رو فراخ کردند که این حضرات هویت!! شناس دستگاه باشند!


بعدها در دهه بعد دیدیم که خیلی ها با اتکا به مدارکی از این دست که منحصر به مهمانی خانوادگی، جشن عروسی یا از این دست بود و کاملاً خصوصی محسوب میشد محکوم شدند به عدم صلاحیت یا اخراج از دستگاه های دولتی و یا سانسور و توقیف آثار و ممنوع التصویر!!


فکر میکنید اگردستگاه قانونگذاری واجرای قانون به عوض صحه گذاری به چنین مدارکی به شدت با عاملین ارائه آن برخورد میکرد امروز چنین مصیبتی تکرار میشد؟ یقیناً خیر و این در حالیه که مجوز داده میشه که برای محکومیت بعضی اشخاص که ریگی هم تو کفششون نیست به کندوکاو در زندگی شخصیشون بپردازن.


من تو همین جای مختصری که داریم و از طریق دوستانی که در مورد قانون و حقوق اشخاص خبره هستند خواهش می کنم یک باب جدیدی برای تجدید نظر باز بشه که از ملتمون بخواهیم که از قانونگذارمون بخوان که….


حریم شخصی و قانونی افراد محترم شمرده بشه و با نقض کنندگانش با اشد مجازات برخورد بشه!!

آیا افزایش جمعیت به نفع کشور ایران است یا خیر؟

دکتر احمدی‌نژاد در جلسه‌ی مشترک دولت و مجلس از افزایش جمعیت ایران دفاع کرده است و افزوده‌ است که ایران ظرفیت ۱۲۰ میلیون جمعیت (۲ برابر جمعیت کنونی) را نیز دارد! حال این سؤال پیش می‌آید که آیا افزایش جمعیت به نفع ایران است یا خیر؟

تا جایی که هم اکنون اکثر مردم ایران اعتقاد دارند، بیشتر مصیبت‌های کنونی ایران، از فقر گرفته تا بیکاری و فحشا، همگی از رشد غیرمنطقی جمعیت ایران در دهه‌ی ۶۰ سرچشمه می‌گیرد.


در آن زمان اثر رشد تصاعدی جمعیت مشخص نمی‌شد ولی حال براساس آمار، ۴۰ درصد جمعیت ایران زیر ۳۵ سال هستند و یک چهارم نیروی کار کشور بیکارند، و اگر هم اکنون به یکباره جمعیت ایران به صورت تصاعدی رشد کند، ببینید چه سرنوشتی در آینده‌ی ایران رقم خواهد خورد.


در ضمن این را فراموش نکنیم که جمعیت زیاد باعث قدرتمند شدن و پیشرفت یک کشور نمی‌شود، بلکه دانش و تکنولوژی روز باعث پیشرفت و قدرتمند شدن یک کشور می‌شود.


آقای رئیس جمهور، آزموده را آزمودن خطاست. پس دوباره باز مردم ایران را تشویق به زاد و بلد زیادی نکنید که در آینده گریبان نسل من و بچه‌های من را خواهد گرفت و در جواب شما باید بگویم:


فرزند کمتر، زندگی بهتر


با تشکر از ندای امروز