خدا پدر این ادیسون رو بیامرزه

سلام
نمی دونم چرا داشتم پرت و پلا می گفتم؟! دور و برم رو نگاه کردم دیدم، وسط زمین دراز کشیدم و همه بالای سر منن! سرم خیلی درد می کرد، آره داشتم یه کارایی می کردم که اینطوری شدم ... آهان یادم اومد ... داشتم برق رو درست می کردم؛ ولی از شناس بد ما برق ما رو در آغوش خودش گرفت و چند ثانیه ای شک بهمون وارد کرد  ... امکان نداره من سئوال کنم که شما رو برق گرفته؛ شما هم بگید نه؟ واقعاً نه؟! صحبت از برق شد، خدا پدر این ادیسون رو بیامرزه که برق رو اختراع کرد و دنیا رو منور ساخت. ادیسون رو هم که همتون بهتر از من میشناسید و نیازی به گفتن بنده نیست.
حالا که صحبت از ادیسون شد بذارید یه خاطره از این بزرگ مرد بنویسم:

edisonروزی ادیسون در آزمایشگاه خود مشغول بوده که دچار سرگیجه شد. برای تغییر هوا و تمدد اعصاب از لابراتور که در همان باغ و منزل خودش بود بیرون آمد و مشغول قدم زدن شد تا روحیه خود را عوض کند؛ در حین قدم زدن دید مرغی از جلو پایش جلوتر پرید ادیسون هر چند قدم که به جلو می رفت مرغ هم به جلوتر می پرید تا اینکه او را گرفت دید این مرغ یکی از آن مرغان مهاجری است که در تابستان به اروپا و در زمستان به قسمت گرم سیر آمریکا می روند چون یک پر این مرغ شکسته و قادر به پرواز نیست از سایر مرغان بازمانده است و در این باغ تنها افتاده است.
ادیسون مرغ را در یک قفس جای داد و خوراک مناسب ذائقه مرغ تهیه نمود و شخصی را اجیر کرد و یک بلیط دو سره از اروپا به جزایر محل تجمع سایر هم نوعان آن مرغ گرفت و مخارج سفر آن شخص را پرداخت و دستور داد با هواپیما آن مرغ را به آن جزیره برده و نزد سایر هم نوعان خود از قفس آزاد کند و برگردد. این عمل انسانی و اخلاقی ادیسون چنان غوغائی بر پا کرد که تمام روزنامه ها و مجلات اروپا و امریکا با تیتر درشت در سرلوحه جراید خود می نوشتند و محبوبیت ادیسون در آن اجتماع از اختراع برق او بیشتر شهرت پیدا کرد و ورد زبانها شده بود.
ادیسون همه چیزش فوق العاده بود حتی عروسی اش! مجلس جشن سرور تا پاسی از شب گذشته برپا بود کم کم مهمان ها متفرق شدند و عروس و داماد به اطاق حجله رفتند و روی مبل قرار گرفتند و مشغول صحبت بودند که ناگاه داماد یادش آمد که باید فرمولی را در ازمایشگاه که در باغ منزل خودش بود امتحان کند و تأخیر آن مورد اشکال است. پس رو به عروس کرد و گفت اگر اجازه بدهی نیم ساعت به آزمایشگاه بروم و یک فرمول ضروری را حل کنم و برگردم، عروس می گوید بفرمایید اشکالی ندارد.
ادیسون به آزمایشگاه می رود و عروس روی مبل نشسته انتظار داماد را می کشد چون تأخیر به طول می انجامد روی همان مبل خوابش می برد تا صبح که بیدار می شود متوجه می گردد که ادیسون نیامده و او روی مبل تا صبح بخواب رفته است. به اهل خانواده می گوید همان ساعت که ما به اطاق خود رفتیم ادیسون اجازه گرفت که نیم ساعت به آزمایشگاه برود و چیزی را آزمایش کند و برگردد ولی چون دیر کرد من خوابم برد موقعی که بیدار شدم ادیسون هنوز نیامده بود.
بستگان ادیسون موقعی که به لابراتور رفتند دیدند ادیسون پشت میکروسکوپ چنان غرق مطالعه و آزمایش است که به غیر آن به چیز و به کسی توجهی ندارد. گفتند این چه حرکتی است که انجام داده ای؟ تو نیم ساعت اجازه گرفته ای و حالا صبح شده ، ادیسون متوجه شد و در فکر فرو رفت و خیلی عذر خواست و گفت چون مشغول آزمایش بودم و تمام توجه ام به آن بود جریان عروسی را فراموش کردم.
ادیسون مردی که تو یه خانواده اصیل بزرگ شده و دارای تربیت و اخلاق و انسانیت منحصری ست این جمله رو گفته: «ای مادر من هر چه دارم از تربیت اخلاقی تو دارم
»

چـهار چیز هـــر آزاده را زغــــــــم برهد             تن درست و خوی نیک و نام نیک و خرد
هر آنکه ایزدش این چهار چیز روی کرد             سزد که شـــاد زید جاودان و غــم نخورد

راستی اگه ادیسون برق و اختراع نمی کرد چی می شد؟!

نظرات 17 + ارسال نظر
داستان‌گو جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 07:34 ق.ظ http://Dastangooo.blogsky.com

آفرین آفرین/

همیشه دل‌م می‌خواست درباره‌ی این آدم بدانم/مرد وست داشتنی دوران کودکی من
متن خوبی بود/.

مسافر هتل کالیفرنیا جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 08:08 ق.ظ http://sokote-marg.sharghian.com

هیچی نمی شد .. جهان برنامه هاش یه جوریه که بالاخره یکی دیگه جای دیگری رو می گیره ، یکی دیگه اختراع می کرد

سهیل جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 10:59 ق.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام خوبی متن جالبی بود اولین متنی بود که درباره یه مخترع خوندم ممنون بازم از این متنا بنویس قربانت ..داداشی تو سهیل

نرمن شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 11:33 ق.ظ http://ptomt.persianblog.com

سلام....شتری؟...خوبی؟...خوندم هم باحال بود هم مفید ... خدایی هیچ کی نمیتونه مثل تو بنویسه...راستی اگه برق نبود هیچی دیگه من باکسی مثل تو آشنا نمیشدم

امید شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 03:21 ب.ظ

امید شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 03:23 ب.ظ http://www.golpesar2002.persianblog.com/

سلام رفوزه جون من فکر کنم شما را تو جشن وبلاگ کله پوکها دیدم ؟ نه ؟ من را هم n بار برق گرفته مشکلی پیش نمی یاد!! ولی عجب آدمی بوده این ایدسون !!!!؟؟؟؟

امین مج یکشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 10:25 ب.ظ http://aminmoj.persianblog.com

نه ... واقعا خدا پدرشو بیامرزه ... خدایی بیامرزه ...

سه کله پوک دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 01:20 ق.ظ http://talkhoshirin.persianblog.com

wow برق گرفتگی!!!!!!!!!!!!!!!چه جالب اینا رو خود ادیسون بهت گفت آیا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

وبلگ پت و مت و حضور افتخاری نورمن دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 02:30 ق.ظ http://ptomt.persianblog.com

سلام. بابا شما ها انگار قصد کردین یه جوری بنویسین که منو پت چیزی نفهمیماا.

پیمان دوشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 03:55 ب.ظ http://peyman59.blogsky.com

نمی دونم چی بگم. اما از خیلی اختراعات که بهتره!!!

... سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 12:30 ب.ظ http://ww.mystic753.persianblog.com

خب اگه ادیسون برقو ....اونوقت من اختراعش میکردم

احسان سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 08:13 ب.ظ http://rahshariati.persianblog.com

دوست عزیزم باید بگم از اونجایی که من رشتم برقه( اما نه نوع قویش )و به طور کلی از بچگی برق تو خونمه!!!(شوخی کردم)،وارادتمند صد در صد ادیسون هستم باید بگم اگه ادیسون برق رو اختراع نمی کرد مسلما نون ما مهندسین برق آجر می شد و حالا معلوم نبود ما باید چکار می کردیم؟؟؟؟
اندیشه ات سبز

[ بدون نام ] چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 02:21 ق.ظ http://daftareshgh.persianblog.com

salam , khoobi? webloget ghashange, pishe manam bia, montazeram , movafagh bashi........

رضا چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 08:46 ب.ظ http://www.didar.blogsky.com

سلام ممنون که سر زدی ولی من نتونستم کامنت تو را بخونم در مورد سئوالت هم بگو من اختراع میکردم دیگه

قلندر پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 05:14 ق.ظ http://osyanemotlagh.persianblog.com

یا حق

احمد پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 09:09 ب.ظ http://neghab.blogsky.com

متن جالبی بود.افرین
موفق باشی

از ... دوشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:35 ق.ظ http://www.adfda.blogfa.com

در صورت امکان وبلاگ ما را با نام " از دان + ِش آموزان فیزیک لینک کنید.
www.adfda.blogfa.com
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد