Oggy یک سریال انیمیشنی خنده دار!

Oggy and the Cockroaches یک سریال انیمیشن فرانسوی است که ساخت آن از سال 1998 توسط شرکت Gaumont Film Company سازنده سریال محبوب Space Goofs و به کارگردانی Olivier Jean Marie آغاز شده است.


داستان درباره‌ی یک گربه آبی رنگ شنگول و تنبل به نام Oggy است که بیشتر وقتش را به تماشای تلویزیون و آشپزی میگذراند و سعی میکند زندگی آرامی داشته باشد اما 3 سوسک مزاحمی که در خانه او زندگی میکنند تا آنجا که میتوانند آرمش او رو بر هم میزنند، این سوسک ها که Joey ، dee dee ، marky نام دارند (نام آنها از نام اعضای یک گروه معروف Punk rock به اسم Ramones گرفته شده است) بیشتر مواقع به غارت غذاهای موجود در یخچال مشغولند و همیشه از خراب کردن زندگی Oggy لذت میبرند .

اُگی و سوسک ها یک انیمیشن بسیار خنده دار شبیه به جد خود تام و جری است با این تفاوت که بسیار امروزی تر شده و شخصیتهای آن تغییر پیدا کرده است اما کماکان سقوط اشیایی شبیه میز آهنگری ، پیانو و ... هنوز در آن مرسوم است که گاهی اوقات پا را از آن هم فراتر گذاشته و از اتوبوس ، زیر دریایی و سفینه فضایی هم استفاده میکند تا صدای قهقه‌ی کودکان را بلند تر کند.
با اینکه این انیمیشن برای کودکان تهیه شده است اما افراد بزرگسال زیادی را نیز مجذوب خود کرده ، شیطنت ها ، خنگی و لودگی شخصیت های انیمیشن همراه با صداگذاری بسیار عالی و فضای ساده ای که به همراه دارد خنده را بر لبان کوچک و یزرگ مینشاند و در لابه لای این خنده بازار نکات آموزشی و مفیدی را نیز به مخاطبان خردسال خود منتقل مینماید.

Oggy : شخصیت اصلی انیمیشن که رفتاری غیر عادی شبیه به شخصیت گارفیلد دارد.اُگی معمولا مشغول تماشای تلویزیون است با به کار های خانه میپردازد، البته اگر سوسک ها راحتش بگذارند !



Joey : سر دسته‌ی سوسک هاست و با وجود اینکه کوچکترین عوض گروه است اما بیشتر مواقع همه آتش ها از زیر سر اون بلند میشود و حتی اگه لازم ببیند به تنهایی هم وارد عمل میشود.




Dee Dee : سوسک چاق و قد کوتاه داستان که همیشه گرسنه است و همه چیز را با دهان گشاد نارنجی رنگش درسته میبلعد کمی تا قسمتی هم عقلش سر جایش نیست.




Marky : این یکی خونسرد و کمی فهمیده تر است ولی سر و گوشش بیش از حد میجنبد و عاشق هر چیزی از نوع مونث است ! برایش فرقی نمیکند که طرف یک انسان باشد یا یک عروسک ، اون کارش رو خیلی خوب بلد است



Jack : گربه سبز رنگ داستان ، شخصیتی عصبانی و صد البته مغرور که به عنوان نقش مکمل اُگی قرار میگیرد و همیشه سوسک ها برای اون سنگ تمام میگذارند و حسابی از خجالتش در میان.
جک برای از بین بردن سوسک ها دست به هر گونه اختراع و اکتشافی میزند از ربات بگیر تا معجون های سحر آمیز که فکر نمیکنم تا به حال هیچکدام از اونها نتیجه داده باشد.
جک دوست صمیمی اُگی هست و بیشتر وقتش را در خانه او میگذارند و به اوگی کمک میکند تا نقشه های شیطانی سوسک ها را بر هم بزنند اما هیچ وقت این دو با هم سر سازگاری ندارند و دوست یا دوشمن بودن آنها به هیچ وجه قابل تشخیص نیست.

Bob : یک سگ تنومند است که در همسایگی اوگی زندگی میکنند ، یک شخصیت کاملا تکراری همانند سگ خاکستری کارتون تام و جری. باب می خواهد یک زندگی آرام و بدون سر و صدا داشته باشد اما بشرطی که شخصیت های دیگر داستان بگذارند چون معمولا یا موشک خانه اش ر ا خراب میکند و یا مورد اصابت چیزی قرار میگیرد ، در اینصورت تنها کاری که میکند اینست که گربه ها را با دیوار یکی کند.

Oggy and the Cockroaches در حال حاضر از کانالهای تلویزیونی 18 کشور مختلف از جمله ایران پخش میشود که این امر نشان دهنده محبوبیت بسیار بالای آن در بین مردم است.
اگر تا به حال موفق به دیدن این انیمیشن نشده اید شبکه ماهواره ای Gulli فرانسه میتواند بهترین انتخاب برای شما باشد علاوه بر خواهید توانست ویدیو های مختلفی از این کارتون را در سایتهای Torrent و Video Shareing بیابید .


مشاهده : سایت رسمی
مشاهده: Oggy در ویکی پدیا
مشاهده: لینک تورنت انیمیشن (120 قسمت)
مشاهده: ویدیوهای موجود در یوتوب

--------------------

با تشکر و به نقل از وبلاگ زیر خط آی تی

از اوشین تا یانگوم(جواهری در قصر)

یادمان نمی رود سریال سال های دور از خانه(اوشین) ، داستان حکایت دختر بچه فقیر و باهوشی که در طول زندگی از پس تمام مشکلات بر می آید و در آخر تبدیل به یک پیرزن ثروتند می شود.

از سرزمین شمالی، سریالی که حکایت برآورده شدن این آرزو بود، پدری پس از جدایی از همسرش دست دو فرزند خود را می گیرد و به زادگاهش بر می گردد. و هیچ وقت هم فراموش نمی کنیم آن موسیقی به یاد ماندنی که در زمان پخش خود هواداران پر و پا قرصی داشت. (که حالا هم زنگ موبایلش کردن!)

زندگی منشوری است در حرکت دوار...(هانیکو)، داستان زندگی یک دختربچه ژاپنی که فرزند یک سامورایی متعصب بود تا زمانی که بزرگ می شود و سختی های زندگی درگیرش می کند، در هانیکو کاراکتری به نام شینوسکه در ایران محبوب شد.

جنگجویان کوهستان ، این سریال چینی حکایت گروهی بود که می خواستند طبق افسانه ها علیه حکومت ظالم قیام کنند. چیز جالبی که مطرح بود این بود که تو این گروه بزن بهادرهایی بودند که هر کدومشون تو مبارزه هنری داشتند! لیان شامپو

جواهری در قصر (یانگوم) که همه بیننده ها رو جمعه شب ها به طرف خودش جذب می کنه، شاید به خاطر اینکه داستانی شبیه داستان های ما داره، همان حساسیت ها، همان جنگ و جدال ها، همان پسندها، همان شرم و همان ... ((دنیای آنها شبیه به ماست و دنیای ما شبیه به آنها)). سریال های چشم تنگ ها مثل سریال های خودمان از درد و غم و به دنبال آن درآوردن اشک بیننده هست. و البته نباید بخش آموزنده اون که تلاش و پشتکار فرد برای رسیدن به هدف و مقصود نهایی که موجب موفقیت و پیروزی اون می شه رو انکار کرد.

کافی است در گوگل (قسمت تصاویر) سرچ کنید Dae Jang geum ، تا این جستجوگر کلی از عکسهای یانگوم و دوستانش را به شما نشان دهد.

گذشته

گذشته

به دنبال گذشته ام می گردم، من گذشته ام را در تنگنای زمان، در تلاطم ثانیه ها گم کردم و به دنبال آن تمام کوچه باغهای شهرهای مرزی عشقهای رنگین را می گردم. من به دنبال گذشته ام از آینده گذشتم و عاقبت خود را در کوچه های خاکی میان عقربه های به خواب رفته ساعت دیواری و در میان سایه های شب یافتم ...

نگاه عاشقانه

برای یک بار هم که شده در قاب پنجره غبار گرفته اتاقت بایست و به آسمان آبی و دل انگیز خیره شو!

نفسهای گرم و تازه ات را روانه آسمان کن، گامهایت را محکم تر بردار و صادقانه خدا را در آغوش بگیر!

کاش می دانستی نگاه عاشقانه ات راهی است برای دوباره متولد شدن ...

بشنو از من ...!

خرج کن ولی اصراف نکن. عاشق شو ولی دیوانگی نکن. اسوده باش ولی بیخیالی نکن . حرف بزن ولی وراجی نکن.

همه ی مداد رنگی ها مشغول بودند...به جز مداد سفید...هیچ کسی به او کار نمی داد...همه می گفتند:{تو به هیچ دردی نمی خوری}...یک شب که مداد رنگی ها...توی سیاهی کاغذ گم شده بودند...مداد سفید تا صبح کار کرد...ماه کشید...مهتاب کشید...و آنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توی جعبه ی مداد رنگی...جای خالی او...با هیچ رنگی پر نشد

زندگی چیست ؟ اگر خنده است چرا گریه میکنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میکنیم ؟ اگر مرگ است چرا زندگی می کنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگرعشق است چرا به آن نمی رسیم ؟ اگرعشق نیست چرا عاشقیم؟:-؟؟

سعی کن تنها باشی زیرا تنها بدنیا امدی و تنها از دنیا خواهی رفت.بگذار عظمت عشق را درک نکنی.زیرا انقدر عظیم است که تورا نابود خواهد کرد

نمی دانم چرا ما انسان ها عادت داریم آبی وسیع آسمان را رها کنیم و جذب آبی کوچک چشمانی شویم که عمقی ندارد با اینکه می دانیم روزی بسته خواهد شد اما آسمان کی بسته خواهد شد