مصاحبه رادیو بی بی سی با دی جی مریم !

دی جی مریم واقعأ چه کسیه؟
قبل از اینکه مصاحبه شو بخونین و عکسهای واقعیش رو ببینین .توجه تون رو جل می کنم به دو عکس ساختگی که این زیر هستش.

حرفها و عکسهای دروغی زیادی از این پدیده جدید موسیقی ایران روی سایتهای اینترنتی هست. حتی یک ویدیو ازش ساختن که روح خواننده اش ازش بی خبره.

و باز هم قبل از اینکه مصاحبه اختصاصی رها از بی بی سی رو با دی جی مریم ( ولی اسمش این نیست) بخونین
به نمونه آهنگهاش با اسمهای درستش گوش بدین که دیگه اسمها رو اشتباه نگین و خواننده شو حرص ندین.
لیست آهنگها با اسمهای درست.

و از آلبوم جدید:


چند روز پیش از ایران با ما تماس گرفتن که دختر خانمی که به دی جی مریم معروف شده می خواد که با یک مصاحبه پرده ابهام رو از هویتش بر داره تا نارضایتیش رو از کپی غیرقانونی آهنگهاش و شایعاتی که درباره اش هست، بگه.
رها رفت جنوب تهران و این خواننده نوجوان (teenager) رو از نزدیک دید . . .

به گفتگوی رها

موسیقی تو رو من اولین بار توی تاکسی شنیدم و برام خیلی جالب بود که این موسیقی چطور سر از اینترنت و ماشین های توی خیابون در آورد !؟
موزیک من توی کنسرت هایی که من برای بانوان گذاشته بودم به سرقت رفت! این کار من حتی به صورت یک اتود بود و آلبومم هم هنوز Mix نشده بود. اجراهای من به نفع ایتام ، مدرسه سازی و مریض های روانی بیمارستان رازی بود و من اصلاً راضی نبودم که این آهنگ ها پخش بشوند.

گفتی برای بانوان برنامه اجرا می کنی. همین چند لحظه پیش برای من یک برنامه اجرا کردی که خیلی جالب بود. با آهنگ هات هم می رقصی ، یعنی میتونی یک کنسرت زنده داشته باشی. کنسرتی که برای بانوان در فرهنگ سراهای جمهوری اسلامی می گذاشتی رو به همین صورت برگزار می کردی ؟
بله. ما برای اجرا برای بانوان هیچ مشکلی نداریم.

تا حالا چند تا کنسرت گذاشتی ؟
پنج شش تایی گذاشتم ، ولی بیشتر اونها کارهای مولودی خونی بوده. یعنی کارهای مذهبی مثلاً درباره حضرت زهرا. از چهار سالگی پدرم وقتی تشخیص داد که میتونم بخونم ، من رو کلاسهای مختلف گذاشت تا به سنی رسیدم که تونستم مولودی خوانی کنم.

حتی مدرسه هم که می رفتم ، سر صف قرآن می خوندم و یا مثلاً در گروه سرود بودم. مشوق اصلی من هم پدر و مادرم بودند. اونها بودند که من رو همیشه به جلو هل می دادند. من بعضی وقت ها با خودم می گفتم اگر اینها نبودند ، من الان به اینجا نمی رسیدم.

کارهای مذهبیت هم به صورت Techno بوده و باهاشون می رقصیدی ؟
کارهای مذهبی من هم ریتمیک هستند. چون دوست دارم جوونها خوششون بیاد و ارتباط برقرار کنند.

یعنی از مولودی خونی شروع کردی و رسیدی به خوندن Techno هایی که ما شنیدیم ؟
بله. درسته.

چند سالته ؟
۱۸ سال

اسم واقعیت چیه ؟
من محشر ، فرزند زمین ، پدرم خورشید ، مادرم زمین ، برادرم آتش و خواهرم آب.

چرا فکر می کنی به نام DJ Maryam معروف شدی ؟
چون کارهای من رو از من دزدیدن و اسم خودم رو نمی دونستند. هر کسی برای خودش یک اسم انتخاب کرد مثل DJ Maryam ، مریم رها ، مریم راهی ، مریم تارا و ...

تو یک سری مطلب از اینترنت چاپ کردن که همه راجع به یک شخص به نام DJ Maryam نوشته شده که میگی همه اینها شایعه هست ، میتونی یکی رو برامون بگی ؟
بله ... " DJ Maryam که در تهران اولین آلبوم خود را خوانده ، اکنون در بازداشت به سر می برد! اون در اولین آلبومش خود را به عنوان یک پدیده موسیقی نشان می دهد. پدیده ای که پس از بهترین خواننده زن ایران یعنی گوگوش ظهور کرده! " ... همه اینها شایعه هست! من نه تا حالا دستگیر شدم و نه اینکه کسی به من حرفی زده! اسم من هم DJ Maryam نیست ... اسمم محشر هست !!! قربان شما!!!

محشر ، واقعاً محشری ... با اون رقصی که برای من انجام دادی و اجرای که داشتی. برام خیلی جالب بود که از اجزای صورتت استفاده می کردی و کاملاً با موسیقی همراه بودی. اصلاً به فکر این هستی که یک کنسرت برای همه آدم ها نه فقط بانوان اجرا کنی ؟
من دوست دارم فقط برای خانم ها کنسرت اجرا کنم.

یعنی اصلاً فکر نمی کنی که دلت بخواد روزی یک کنسرت داشته باشی که یک عالمه جمعیت بشینن اونجا و با اسم واقعی خودت معروف بشی ؟
با اسم خودم باشه ولی خوب یک عالمه جمعیت میتونه همه شون خانم باشه! اونهم فقط به خاطر اینکه از کوچیکی ، خودم در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم و اعتقاداتم رو هنوز از دست ندادم.

برام جالبه. اینجا یک عالمه آقا هست! آهنگ سازی که آهنگ های تو رو ساخته و شاعری که شعرهای تو رو نوشته. تو جلوی اونها اجرا می کنی اما حاضر نیستی جلوی آقایان دیگه اجرا کنی ؟
برای اینکه با مقنعه و مانتو هستم. تمام خانم هایی که در گروه های مختلف موسیقی ، خوانندگی رو به صورت آوا خونی یا زیر صدا خوندن اجرا می کنند ، هیچ مشکلی ندارند. ولی نمیخوام جلوی آقایون برنامه اجرا کنم. اینهایی هم که الان باهاشون کار می کنم ، همه مثل برادرهای من هستند. مثلاً برادر خود من هم نوازنده است!

توی این کنسرت هایی که برای خانم ها اجرا می کنی چی می پوشی ؟
خیلی اسپورت ( ورزشی ) میرم روی صحنه ... سعی می کنم خیلی ساده باشم. موهام رو هم با روبان های صورتی یا قرمز به صورت خرگوشی می بندم. آخر کنسرت هم ، روبان هامو پرت می کنم به سمت جمعیت. موهام هم به مدل مو محشری معروف شده! مردم هم آخر ، سر روبان ها دعوا می کنند!


یعنی چی کار می کنند دقیقاً ؟
روبان ها رو تیکه تیکه می کنند!

چی شد که موسقی تو از مولودی خونی به Techno تغییر شکل پیدا کرد ؟ آیا خودت به این نتیجه رسیدی و یا مثلاً با آهنگ سازی آشنا شدی ؟
به خاطر اینکه من حرکت رو دوست دارم ، Techno رو شروع کردم. به نظر من تو هر زمینه ای ، اگر جوون هامون به حرکت در بیان کشورمون به سمت پیشرفت میره.

من توی مجموعه فرهنگی پدرم هستم ، اونجا هم آهنگ ساز ، شاعر و نوازنده هست. اکثراً هم که شما گفتید آقا نیستند! من توی اجراهام نوازنده خانم هم دارم. فقط توی استودیو آهنگ ساز من آقا هست ... ایشون میسازه و من میرم توی کنسرت می خونم و زیاد هم همدیگر رو نمی بینیم و من بیشتر با خانم ها سر و کار دارم.

الان آهنگ ساز گروهتون آقای " مهدی احمد پوریان " هم اینجا هستند. آقای احمد پور ، چطور شما با محشر آشنا شدید ؟
بنده به عنوان سرپرست گروه موسیقی مرکز اسطوره شناسی استخدام شدم. حیطه اصلی فعالیت من در زمینه موسیقی کلاسیک هست. از اونجایی که محشر خانم از لحاظ کلاسیک خونی بسیار حرفه ای عمل می کردند و اساتید بسیار حرفه ای هم داشتند ، این بود که ما به فکر افتادیم و گفتیم که ایشون توانایی لازم رو برای خوانندگی داره ، در ضمن ما هم امکاناتش رو داشتیم ، پس اومدیم و برای گروه خودمون به صورت صمیمانه یک سری کارهایی رو اجرا کردیم.

البته قابل ذکر هست تنها ترین کار "میان سنی" که من انجام دادم و فکر می کنم به خاطر حیطه فعالیتم آخرین کارم هم باشه ، همین کارهایی بود که با خانم محشر انجام دادم که متاسفانه به دست یک سری اشخاصی که همه جا پیدا میشن ، به سرقت رفت و به سرعت هم پخش شد. به دلیل صدای قشنگ و ناز خانم محشر.


محشر خانم ، آیا اصلاً فکرشو می کردی که موسیقی خودت انقدر پخش بشه و همه گوش بدهند؟ مثلاً شده خودت تا به حال برخورد کنی که بری و یک جا موسیقی خودت رو بشنوی ؟
مغرور نیستم اما من چون خودم رو همیشه از کوچیکی قبول داشتم و خیلی هم زحمت کشیدم و هدفی داشتم و همیشه پیگیر هدفم بودم ، به این صورت فکر می کردم. البته الان هم ، فکر نمی کنم هنوز به هدفم رسیده باشم. من نظرم بالاتره ...

یعنی چی نظرت بالاتره ؟
چون الان آلبوم من مرزها رو طی کرده و شنیدم که جاهای مختلف دنیا آهنگ های من رو میذارن ، دلم می خواد مثل خواننده های بزرگ دنیا بشم. چون من خیلی مونده به DJ بودن برسم.

پس در حقیقت کار DJ رو نمی کنی و آهنگ سازی رو شخص دیگری انجام میده و تو فقط میخونی ، درسته ؟
بله.

اگر به خودت بود که برای گروهت اسم انتخاب کنی ، به جای DJ Maryam که برات انتخاب کردن ، چه چیزی انتخاب می کردی ؟
محشر.

خودت کدوم یک از آهنگ هات رو بیشتر از همه دوست داری ؟
من همه رو دوست دارم. ولی آهنگ " یه یه " میشه گفت گلچین آهنگ هام هست.

روی صدای تو یک عالمه Effect صوتی هست. آیا خودت این Effect ها رو می پسندی ؟
بله! چون که به سبک روز دنیا هست. الان حتی تو کشور خودمون هم اشخاصی هستند که از این Effect ها استفاده می کنند ، چه برسه کشورهای دیگه! چون آهنگ های روز دنیا اینطوری هست. ما نمی تونیم برگردیم و مثلاً سبک موسیقی سال چهل و هشت رو اجرا کنیم ، چون جوونها نمی پسندند. خود من هم چون جوون هستم و ۱۸ سالم هست ، این سبک رو دوست دارم. من این آهنگ رو در ۱۶ سالگی خوندم. یعنی دو سال پیش.



اولین باری که موسیقی خودت رو شنیدی ، کجا بوده ؟

اگر راستش رو بخواهید اولین بار خودم نشنیدم. ولی به گوشم می رسید که جاهای مختلف پخش شده. بعدها وقتی خودم مثلاً از خیابون رد می شدم ، میشنیدم ... اوایل خیلی برام سخت بود و گریه می کردم که نکنه کارم با شکست روبرو بشه. ولی خوب با صحبت های پدر و مادرم به این نتیجه رسیدم که باز هم می تونم روی پای خودم بایستم و آهنگ های قشنگ تر برای خانم ها اجرا کنم.

از اونجایی که من میدونم چند تا آهنگ جدید هم داری که اقلاً هنوز به قول خودت به سرقت نرفته ، می خواهم بدونم که با این آهنگ ها چی کار می خواهی بکنی ؟
این آهنگ ها رو بهش چارچنگولی چسبیدم که ندزدن! یعنی خیلی سفت چسبیدم و نمی خوام این به سرقت بره. البته آلبوم پیش هم که به سرقت رفته ، دو سال حفظش کرده بودم. برای آلبوم جدیدم می خواهم در وزارت ارشاد راه قانونی اش رو طی کنم. آلبوم قبلی من هم هنوز در وزارت ارشاد هست و می خواهم از راه قانونی مجوز اون رو هم بگیرم.

تو خواننده زن هستی و تک خونی هم می کنی. فکر می کنی وزارت ارشاد این رو قبول می کنه ؟
شاید قبول بکنه. ولی برای کنسرت بانوان ما هیچ مشکلی نداریم .

گفتی دو سال آلبومت رو نگه داشتی. توی این دو سال می خواستی با آلبوم چیکار کنی ؟ چرا خودت زودتر پخشش نکردی که شخص دیگری این کار رو نکنه ؟
ما این آهنگ ها رو برای کنسرت بانوان ساختیم! این موسیقی رو ساختم که تکمیل بشه ، مخلوط کردن اون کامل بشه ، مجوز اون رو از ارشاد بگیرم و کلاً برای این موارد صبر کردم. چون طی کردن راه های قانونی در ایران یک مقدار زمان می بره. یک آهنگ هم ساختیم به اسم " دزد دریایی " که اون رو در کنسرت بانوان برای اون کسی که آلبوم من رو دزدید اجرا می کنم!

"دزد دریایی" که میگی برای دزد آهنگ هات ساختین برای آلبوم جدیدت هست ؟
بله.

پس یکی از آهنگ هایی هست که دزدیده نشده و تا حالا هیچ جا پخش نشده ، درسته ؟
درسته. فقط شما اون رو گوش دادید.

یک آهنگ هم داری به نام " هوار هوار " که خودت بهم گفتی تِم تاجیکی داره. درسته ؟
بله. چون تاجیک ها زبان شیرینی دارند ، دوست داشتم یک آهنگ به صورت تاجیکی بخونم. چون هم خیلی دوستشون دارم و هم دوست دارم که اونها هم به همین اندازه من رو دوست داشته باشند و که دوستیمون دو طرفه باشه.

آیا همه آهنگ هاتون رو خودتون ساختید و یا شده که از یک آهنگ Techno خارجی استفاده بکنید ؟
همه آهنگ ها رو آهنگ ساز خودم ، برای من ساخته و از هیچ جایی برنداشتیم! این آهنگ ها مخصوص خود من هست ... محشر ...

بعضی از شنونده های ما پرسیدند که چطوری می تونند به موسیقی تو دسترسی داشته باشند ؟ آیا تو خودت یک سایت اینترنتی داری ؟
بله. http://www.mahsharmusic.com

تو سایتت چی هست ؟
چون تازه راه افتاده قراره یک چیزهایی توش بذاریم. موزیک خودم، خبرهایی راجع به خودم و مسائل فرهنگی مجتمع فرهنگی که در اونجا کار می کنیم.

یک آهنگ جدید دیگه هم خوندی که اون جزو آهنگ هایی هست که کسی نداره به نام " مترسک " ... آهنگ ساز این آهنگ هم پیش ما هستند ... مازیار .... مازیار کِی این آهنگ رو ساختی ؟
این آهنگ رو در حدود سه ماه پیش ساختم که محشر خانم برای کنسرت بانوان می خواستند استفاده بکنند. چون کار من بیشتر موسیقی الکترونیک هست ، این کار رو به صورت الکترونیک و با استفاده از کامپیوتر و سینتی سایزر ساختم و آوردم و در اختیار ایشون گذاشتم ، محشر خانم گوش دادند و رضایت دادند و در نهایت کار رو شروع کردیم.

محشر : این آهنگ مترسک رو می خواهم تقدیم کنم به همه بر و بچه های بی بی سی !

مرسی. من هم امیدارم همون طوری که خودت می خواهی ، یک روز یک کنسرت باشکوه بدی با اسم خودت و اگر آقایون نمی تونند بیان ، اقلاً من میتونم بیام!
--------------------
کلیپی که من هم ساختم با نام مریم بود!

سلامی چو بوی خوش آشنایی - ۶ قالب جدید - کلیپی از دی جی مریم

الهی، به سوی تو آمدم؛ به حق خودت مرا به من مگردان!
سلام ...
... بالاخره ما هم برگشتیم، خداییش نشد که بنویسم، راستش خیلی سرم شلوغ بود؛ بعد هم اینکه خواستم در ایام نیمه شعبان یه آپدیت جانانه کنم؛ با دست پر اومده بودم؛ حسابـــــی . ولی نمی دونم این بلاگ اسکای چرا درست همین روزا مشکل پیدا می کنه  و فکر می کنم تا همین دیروز این سیستم مشکل داشت، که خوشبختانه رفع شد!و همین باعث شد در بلاگر عضو بشم ؛ خواستم دیگه از اینجا برم، که از این کار صرف نظر کردم. خلاصه از همه ی دوستانی که به این کلبه حقیر سر زدند و کامنتی گذاشتند ممنون و البته شرمنده!
در این دو سه روزی که سرم خلوت بود، برای بلاگ اسکای ۶ تا قالب ساختم، (در رنگ های متنوع). که شما می تونید از لینک های زیر این قالب ها رو دریافت کنید.
برای نمونه من عکس یکی از این قالب ها رو اینجا می ذارم؛ و انشاالله در آینده قسمت قالب های وبلاگ رو راه اندازی می کنم و شما می تونید تمام قالب های ساخته شده رو با عکسشون ببینید. (قابل توجه اونایی که میگفتن از قالبات یه عکسی بذار!)



Modern Orange
Modern Blue
Modern Yellow
Modern Violaceous
Modern Gray
Modern Green
--------------------------------------------
چند نفر از دوستان خواسته بودند که این قالب ها رو مشترک بسازم، یعنی پرشین بلاگی ها هم بتونن استفاده کنن؛ که خوب من سعی می کنم در آینده این کار رو بکنم.

یه دستی هم به سر و روی وبلاگ خودم کشیدم، قسمت های منوی صفحه اصلی در آینده راه اندازی خواهند شد. البته بخش کلیپ ها از قبل آماده شده بود .
آخرین کلیپی که ساختم ترانه ی (واسه چی) با صدای مریم بود که هنوز لینکش در قسمت کلیپ ها نیموده . این کلیپ رو می تونید در  اینجا   ببینید.

اگه خــــدا بخواد در پست بــعدی چند تا نکته ی آموزشی در مورد وبلاگ براتون می نویسم ؛ و همینطور نحوه ی قرارا دادن نظر دهی برای Blogspot

این آخرای شهریور!

الهی، حقیقتی که از دانش ترازو به دست آمد این است که تو «فصل حقیقی» همه ای.
سلام ، و چه سلامها که تکرار سلامند ...
... و بدین گونه یک سال گذشت! هیچ وقت اولین پستم رو فراموش نمی کنم و هیچ وقت هم اولین کسی رو که برای من پیام گذاشت یادم نمیره . دوستی که بعد از چند روز دیگه پیداش نشد ... ۱۳ مهر ۱۳۸۲ رفت و دیگه برنگشت، امیر جان راستی که دلم برات تنگ شده.
هیچ وقت ۲۶ شهریور رو از یاد نمی برم. روزی که وارد عرصه وبلاگ نویسی شدم. تو پرشین بلاگ ثبت نام کرده بودم؛ اسم وبلاگم هم گذاشته بودم «غریبی مثل خودمی»
شاید قدیمی ترین دوستان من که هنوز هم بهشون سر می زنم فک و فامیل خفن باشند. الآنم که با دوستان زیادی آشنا شدم و این افتخار نصیب من شده که در خدمتشون باشم . اسم نمی برم؛ چون می ترسم اسمی از قلم بیفته و ... بیا و درستش کن. تو این مدت یک سال خیلی چیزها یاد گرفتم و واقعاْ می گم و تکه کلامم هم همیشه همینه « هر چه که دانستم نادانتر شدم!» و هنوزم رفـــــــــوزه ام!
و جالبه بگم که اولین متنم رو تو وبلاگ؛ بعد از اومدن از جشن عاطفه ها نوشتم!
هــــــــــــی یادش بخیر، جوانی کجایی که یادت بخیر! ۴ روز دیگه، یعنی ۳۰ شهریور ماه هم باید یه یکان دیگه به سن مبارک بیفزاییم.
نمی دونم چرا هر وقت این روزای آخر شهریور میاد دلم میگیره؛ اصلاْ حوصله هیچ کاری رو پیدا نمی کنم؛ دلم شور می زنه ... دلم می خواد تنها باشم ... دستامو تا انتها باز کنم و بگم انقد می خوام تنها باشم ... 
وقتی که دل تنگ میشم و همراه تنهایی میرم
داغ دلم تازه میشه
زمزمه های خوندنم
وسوسه های موندنم
با تو هم اندازه میشه
قد هزار تا پنجره
تنهایی آواز می خونم
دارم با کی حرف می زنم
نمی دونم ، نمی دونم
این روزا دنیا واسه من از خونم کوچیکتره
کاش می تونستم بخونم
قد هزار تا پنجره
طلوع من، طلوع من
وقتی غروب پر بزنه
موقع رفتن منه
حالا که دل تنگی داره رفیق تنهاییم میشه
کوچه ها نارفیق شدن
حالا که می خوام شب و روز
بهم دیگه دروغ بگن
ساعت ها هم دقیق شدن
طلوع من، طلوع من
وقتی غروب پر بزنه
موقع رفتن منه
...
شاید هیچکسی مثل خودم نفهمه من چه حسی دارم و چی میگم!
شاید فصل غروب من سر رسیده باشه 
پاییز دوباره داره میاد ...
شاید رفتم و ...
این کیک به مناسب تولدم و سالگرد شروع وبلاگ نویسی ام باشه. ناخنک نزنید!


--------------------------------------
یه قالب شیک برای Blogsky ها درست کردم. اسمش: « Xp Blue» 
از اینجا دریافت کنید
xp blue

اینم یکی دیگه به نام : « Xp Silver »

xp silver
از اینجا دریافت کنید.

و بالاخره سومین قالب برای بلاگ اسکایی ها . نام : « Xp Green »


از اینجا دریافت کنید.
---------------------------------------
کلیپ خونه رفوزه! 

آموزش لینک - قالب های وبلاگ

الهی، چگونه گویم نشناختمت که شناختمت، و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت
با سلام و درود به همه ی شما عزیزان.
یه روز دل انگیز، و یه هوای خوب (البته با چاشنی دود!) می زنیم به کوه و دشت. خودمونیم اون لحظاتی که برای رفتن آماده میشی یا اصلاْ صحبت رفتنش میشه، قشنگتر از رفتنشه! نمی دونم شاید اینم یه جورشه!
------------------------
بدون هیچ مقدمه میرم سراغ آموزش لینک دادن:
به فرمان زیر توجه کنید: (با استفاده از فرمان زیر می تونید لینک بدید)

http://partizanha.blogsky.com" title="tozih" target="_blank">rofouzeh

از کادر زیر می تونید کدها رو کپی کنید:
 
قسمت سبز رنگ: در این قسمت شما باید آدرس سایت یا وبلاگ مربوطه را بنویسید؛ که در اینجا من برای نمونه آدرس وبلاگ خودم رو نوشتم.
قسمت زرد رنگ: در این قسمت می تونید توضیحی در مورد لینک ارائه شده بنویسید، که هر باز موس روی آن لینک قرار گرفت؛ توضیح شما مشخص بشه. (این قسمت دل بخواهیه)
قسمت آبی رنگ: و بالاخره شما در این قسمت نام لینک رو می نویسید؛ یعنی نامی که لینک به آن تعلق گرفته، که من در مثال زیر رفوزه نوشتم.

یه قالب دیگه برای بلاگ اسکای درست کردم. اسمش رو گذاشتم «ظلمت گل»
خودم خیلی از این قالب خوشم میاد!

از اینجا می تونید دریافت کنید.
------------------------------------
یه قالب هم برای پرشین بلاگی ها درست کردم . به اسم «گلبرگ»
golbarg
برای دریافت این جا را کلیک کنید.
------------------------------------
لوگو های سفارش دوستان
آریانا - کد لوگوی شما:

قالب هایی رو که ساختم می تونید از سایت (دوست عزیزم بهزاد) هم دریافت کنید. 
اینم همون کلیپ «من عاشقم» که هفته پیش ساختم... می تونید در سایت بهزاد ببینید.
امری باشه؟