درد علی دو گونه است: یک درد دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می کند، ودرد دیگر دردی است که اورا تنها در نیمه شبهای خاموش به دل نخلستانهای مدینه کشانده است.... وبه ناله در آورده است . ما تنها بردردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم برفرق سرش احساس میکند.

اما،این دردعلی نیست؛
دردی که چنان روح بزرگی رابه ناله در آورده است،
(تنهایی)است،که ما آن رانمی شناسیم!
باید این درد را بشناسیم،نه آن درد را؛
که علی درد شمشیر را احساس نمی کند،
و................ما
درد علی را احساس نمی کنیم...
چون بخواهم کز سِرّت آهی کنم چون علی سررافروچاهی کنم
دکتر شریعتی
مطالبت بسیار زیبا بود مخصوصا آخرین مطلبت.به من هم سری بزن.خوشحال میشوم.
.. و چاه از از آنزمان که او در آن گریست جوشان است...
قدر مقدر ضیافت الهی و دست های خالی و چشمهای پر امید... یا رب ار نگذری از جرم و گناهم چه کنم؟!
یا عــــــــلی
سلام
رفوزه جان خوبی؟
من اپ کردم.یه سری بزن.
لینکتو هم گذاشتم.میشه اگه برات امکان داره نام لینکم رو به این نا تغییر بدی.
دانلود بهترین بازیهای سگا و ....
من هم آماده ام هرچی دوست داری اسم لینکتو بزارم.
ازت ممنونم.موفق باشی.
نماز روزهات قبول حق باشه.
یا علی**
سلام. شهادت علی رو بهتون تسلیت می گم.
منم به روزم.
تا بعد...
یا علی
خیلی جالب بود!...
سلام
دستت درد نکنه.کارت درسته.
موفق باشی.