برای انسان رسیدن به کمال بدون نوعی از عشق ورزیدن امکان پذیر نیست. بدین گونه هر کس در آرزوی عشق ورزیدن و مورد عشق واقع شدن است. هر چند عده زیادی هستند که در این راه بخاطر طرز تفکر خاص خود بطور کامل ناکام می گردند. امروزه عده ای هستند که می ترسند به نفوذ عشق دیگری سر فرود آورند زیرا تصور می کنند هویت شخص خود را از دست می دهند. عده ای دیگر در ناخود آگاه خود عاشق شدن را ممنوع می کنند چون نمی خواهند مورد خیانت واقع شوند. در این مواقع است که بعلت ناسازگاریهای ناخود آگاه، فرد عشق ورزی را در درون خود غیر ممکن می داند و در این مواقع است که روانکاوی یا دوباره سازی روانی تقریبا همیشه موثر است
زنان و مردانی که در شهرهای بزرگ برای ادامه کار و یا ادامه تحصیل می روند هنگامی متوجه می گردند که چقدر تنها هستند که به زوجهای دیگر خیره می گردند و بدنبال موقعیت های مشابه ای هستند تا نیاز خود را برطرف کنند. اما چون درآمد بالایی ندارند و یا خود را در مقایسه با دیگران بی فایده می دانند قادر نیستند تا دیگران را به بیرون دعوت کنند بهمین دلیل اغلب این گروه از افراد در انتها عشق خود را در اختیار روسپی ها (خود فروشان جنسی) فرار می دهند تا بدین صورت جانشین نیاز ایشان گردد. هر چند که در انتها درمی یابند که این موضوع فریبی بیش نبوده و نمی تواند نیاز ایشان را برطرف کند اما بخاطر ناچاری بارها و بارها به آن افدام می ورزند
توهم در عشق
افراد زیادی هستند که بدلیل عدم تجربه و آموزش کافی همیشه آنچه را که فقط توهمی خیال پردازانه است به عنوان عشق واقعی تعبیر می کنند. البته این توهم بیشتر پدیده ای رایج در میان جوانان است. تنظیم ملاک ها منبی بر تفاوت و تفارق عشق راستین و عشق دروعین کار محالی نیست البته نه برای فرد عاشق چون او خود درگیر است بلکه برای بوسیله سوم شخص ناظر. در همین رابطه روانشناس برجسته ویلیام اشتکل می گوید: توهم در عشق ناشی از رنجیدگی است
هنر عشق ورزیدن
هنر عشق ورزیدن چیزی است که بایستی آموخته شود و شگفت آور نیست که پندار در عشق موجب شوربختی می گردد. نخستین شرط خوشبختی در عشق، عشق مطلوب و عاملی است که باعث گسترش شخصیت هر دو شریک می باشد. مانند سرد مزاجی خانم ها که یکی از مسایل رایج است. سرد مزاجی حالتی است با خصوصیات از قبیل اغلب عصبی، متلون، فتنه جو و بد مشرب. این حالت می تواند ریشه در علل و حوادث رخ داده در زندگی و یا کشمکش های روانی باشد. این موضوع می تواند در دراز مدت باعث جدایی زوجین گردد. متاسفانه چون اکثر مردان متوجه این موضوع نمی گردند نمی توانند به همسران خود دراین رابطه کمک نمایند
ماهیت عشق
غریزه در انسان هرگز چیزی منخصرا بیولوژیکی نیست. همانطور که در میان ما انسانها خوردن تنها در خدمت بقای فرد نمی باشد. بهمین شکل غریزه جنسی نیز در خدمت زندگی می باشد نه تنها عاملی برای بقا. انسان برای بدست آوردن دل می بایست از راه احساسی نزدیک شود چرا که بدون آن خوشنودی واقعی امکان پذیر نیست. همچنین باید گفت عشق حقیقی موثرترین و تعالی بخش ترین خلاق وجود انسانی است که انسان را به بالاترین درجات سوق می دهد. به امید آنکه این مقدمه بتواند کمک حال آندسته گردد که هنوز در ابتدای راه هستند.
سلام
عجب مریض بیکاری هستم نه هی میام اول میشم
فال هم مثل خدم جالبه ((:
موضوع پاورچین فال بیده وب لاگ من چیکاره بیده
بعدش نگفتی متولد چه ماهی هستی
باز اومدم نگی نظر ندادی آخه من تو این یکی قضیه شاگرد تنبل ورفوزه ام اصلاْ تو باغش نیستم .بای
سلام دوست قدیمی چه کم پیدا چه ارام بی حرف خواندم لذت بردم اجازه بده نظرمو دفعه بعد بنویسم وبلاگتونو تبریک میگم و دلیل کم پیدایی تون هم واضحه خوشحالم از حرکتت.........موفق باشی .
سلام.استفاده کامل بردیم.ممنون از این...راستی آپم حتما سر بزن اگه صدای کیوان-تایتان رو بشنوی.شاد باشی
سلام رفوزه
خوفی؟
اونکه در مورد عشق واقعی گفته بودی کاملا باهاش موافقم همون هوس و عادت
درسته هتر عشق ورزیدن باید آموخته بشه
خیلی جالبناک بودش من خوشم آمده بودش ;)
موفق باشی پسر خوب
درود خدمت شما دوست خوب
مطالب زیبایی در مورد روانشانسی عشق ورزیدن درج فرموده بودین ولیکن یک سوال داشتم از حضورتون آیا میشه جنبهها و اندیشههای جسمی رو در بخش عشق ورزی گنجوند؟ همونطور که خود شما هم در نهایت زیبایی فرمودین که پندار در عشق موجب شوربختی میشه. مگه نه اینکه عشق فراسوی خواستهها٬ امیال و پنداره؟ پس جایگاه سردمزاجی و امثالهم در عشق ورزی کجاست؟ این بحث رو میشه در بخش هنر زندگی مشترک قید کرد نه در مفهوم عشقورزی. که عشقورزی جایگاهی به مراتب والاتر و مرتفتر داره. عشقورزی یعنی خود رو ندیدن٬ یعنی حل شدن در معشوق٬ یعنی دیگر ستایی. حال معشوق هر کس و هر چیزی که باشه در نهایت خواست٬ میل و ارادهی اوست که زیبایی رو به ارمغان میاره.
جسارت من رو میبخشید صرفا نظرم رو بیان کردم. پایندهگی و شادکامیتون افزون.
سلام
خوبی؟؟؟
راستی آپ دیت کردم در مورد زندی هم نوشتم
سلام...احوالات؟....راستش بالای ۱۷ سال بود یکم نفهمیدم...بازم مزاحمت دارم....واقعا شرمنده که هر پیغومم یه مزاحمت واسه تو میشه...راستش یه تحقیق راجه به شیمی دارم و یه مطلب درباره تاریخچه ی جدول تناوبی میخوام نمیدونم شما سایتی داری که به من معرفی کنی یا نه...ابته سایت فارسی....شرمنده که انقد پروم....موفق باشی.
سلام رفوزه جان . خوبی نفس:) متن قشنگی بود داداشی گل کاشتی . خیلی قشنگ بود آفرین . منم پنج شنبه یعنی فردا می آپد هدف از زندگی . اول بهمن آپدیت میشه . دوست دارم ..سهیل
سلام خوبی وبلاگ قشنگی داری . منم جدیدن شروع به کار کردم در ضمن لوگوی خوشگلت هم گذاشتم تو وبلاگ . در ضمن من همدانشگاهی سهیل هم هستم یعنی اون برام وبلاگ ساخت و منو وبلاگ نویس کرد. خوشحال میشم بی یای رفوزه جان . بهتم لینک دادم . :) دوست جدید تو مریم
سلام.اوه اینجا همون جایی که قبلا میومدم...راستی دداش شما هر روز بهتر از دیروزی.....ممنون از مجید آنلاین اون لینکم 2ماه پیش رفته بودم سیستم...بابا تو آخرشی.راستی آپم منت بزار یه سر بزن به ما.شاد باشی
سلام. متن جالب و مفیدی بود. راستی کتاب هنر عشق ورزیدنو بخون. می دونی در تنوع و ابتکار مطالب هم شاگرد اول هستی
امروز
ما شکسته ماخسته
ای شما به جای ما پیروز
این شکست وپیروزی به کامتان باد
هر چه می خندیدهر چه می زنید می بندید
هر چه می برید می بازید
خوش به کامتان اما
نعش این عزیز ما را هم به خاک بسپارید.