سلام ...
تا حالا شنیدی میگن از هر دستی بدی، از همون دست میگیری؟
فکر می کنید معنی این ضرب المثل چی باشه؟ یعنی اینکه هر کاری برای دیگران کنی، چه بد و چه خوب؛ به همون شکل نتیجش رو می بینی... اگه خوبی کرده باشی بهت خوبی می کنند و اگه بدی کرده باشی ... پدرت رو در میارن!
حالا اینکه بعضیا می خوان و یا توقع دارن مخالف این جریان باشند، یعنی اینکه بد کنن و خوب ببینند، اونا دیگه جای خود دارن! اغلب این افراد آدمای خودخواه شناخته می شوند، کسانی که جز منفعت خود چیزی دیگری برایشان مهم نیست و شاید هم بعضی وقتها از اینکه خیری و نفعی به دیگران می رسد ناراحت هم بشوند!
(آنچه برای خود می پسندی برای دیگران بپسند و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز نپسند) چه جمله ی معنی دار و قشنگیه ... ای کاش به این جمله عمل کنیم .
عشق بورزید تا به شما عشق بورزند؛
روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبائی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا ، فقط یک لیوان آب درخواست کرد. دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد. پسر با تمانینه و آهستگی شیر را سر کشید و گفت : «چقدر باید به شما بپردازم؟ » دختر پاسخ داد: « چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته که نیکی ما به ازائی ندارد.» پسرک گفت: « پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم» سالها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد.پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز ، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند. دکتر هوارد کلی ، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامیکه متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد. در اولین نگاه اورا شناخت. سپس به اطاق مشاوره باز گشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند. از آن روز به بعد دختر را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری ، پیروزی از آن دکتر کلی گردید. آخرین روز بستری شدن دختر در بیمارستان بود. به درخواست دکتر هزینه درمان دختر جهت تائید نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آنرا درون پاکتی گذاشت و برای دختر ارسال نمود. دختر از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه اش را جلب کرد. چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته آنرا خواند:
«بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است»
------------------------------
یه بخش جدید به وبلاگ اضافه کردم، با عنوان معرفی وبلاگ ها. در این قسمت می توانید وبلاگ یا سایت خودتون رو تبلیغ و به دیگران معرفی کنید، نحوه ی پخش تبلیغ و معرفی وبلاگ شما با خودم! برای نمونه و افتتاح، وبلاگ یکی از دوستان (شلمان خان) رو گذاشتم. تبلیغات برای هر وبلاگ و مدت ایام نمایش آن برای هر وبلاگ متفاوت می باشد. در قسمت نظرات و یا از طریق ایمیل سفارش دهید. از الان وقت قبلی بگیرید...!
لطف می کنید به رفوزه لینک دهید؛
در ضمن دوستان عزیز مسنجر بنده تعطیل می باشد، پیغوم و پسغامی نفرستید!
اولللللللللللللللللل
ممنون که سر زدی . راستی من لوگومو عوض کردم . لوگوی جديد رو بزار.
سلام . خوب بالاخره دور اول مسابقه پیش بینی هم تموم شد . خسته نباشی ! ضمنآ ممنون میشم اگه سایت www.esteghlal-soccer.4t.com رو تو وبلاگت تبلیغ کنی اخه اول کاریم و نیاز به تبلیغ های شما داریم !!
سلام
خوبید
بسیار زیبا بود
واقعا لذت بردم
خوشحال میشم به من هم سری بزنید
ارادتمند خلوت نشین
سلام
خسته نباشی
ممنون که اومدی پیشم
داستان قشنگی بود واقعا همونطور بود که گفتی از هر دست بدی از همون دست میگیری.
موفق باشی
یا حق
سلام خوبی خیلی قشنگ بود داستان جالبی بود.. دوست دارم ..راستی تو عضو ارکات هستی رفوزه جــــون؟فعلا
اساسی جوگیر داستانت شدم!وبلاگت مطالب خوبی داری.طراحیشم قشنگ.به ما هم سر بزن آپدیت گشتیم!!!
سلام . عید شما مبارک . ببخشید بعلت سفر دیر خبر میدهم بروز شدم . من این داستان را سرمشق سعی میکنم قرار دهم
سلام آقای رفوزه!
من تو کافی نتم وگرنه وبلاگت رو می خوردم.
مدتهاست یه وبلاگ تو پرشین بلاگ دارم. آدرسش رو گذاشتم. اما خواستم این بار تو بلاگ اسپات درست کنم پشیمون شدم. نمیشه - با این قالبی که من دارم - باتاهوما نوشت. آدرس این جدیده رو اینحا می ذارم. به نگاه بیانداز. شما می تونی وبلاگی با همین شکل و شمایل طراحی کنی منتها برای بلاگ اسکای و پرشین بلاگ که فارسی نوشتن توش آسون باشه؟ قالب قشنگیه اما تاهوما نداره!
اگر درست کنی یه همچین قالبی اجرت با خدا!...
من یکی که دعات می کنم.
فعلآ...
( c-g-jung.blogspot.com )
سلام رفوزه..........آره جمله قشنگيه اما آدما تواين زمونه هر چي به نفشونه همون كار رو مي كنن درسته...............چقدر داستانت قشنگ بود!..........بابت لينك ممنون منم لينكت رو گذاشتم...........قاصدك.
سلام .خسته نباشی.می خواستم در مورد یه پیشنهادم فکر کنی.حالا می خوای اسمشو بزار پیشنهاد کاری و معامله یا کمک خواستن یه دختری که نمی تونه جلوی زبونشو بگیره.به هر حال من دنبال کسی هستم که بتونه روشهای مردم آزاری رو یادم بده.:دی.اما نمی خوام همی نجوری باشه.یعنی تو یه شماره حساب به من می دی و برای هر آموزشی سر مبلغش چکو چونه می زنیم.البته من یه سری مشکلات هم دارم مثه زمان.که اگه موافق بودی می تونیم درمورد همه چیز حرف بزنیم.اگه قبول کردی به این آی دی پی ام بده.خوش باشی و موفق.m_omphale_m
سلام!!!
وبلاگ خوبی داری.
طراحیش قشنگه.
از اینکه نظر دادی ممنون.
مرسی...، خدانگهدار!!!
لطفا نام لینک گروه جوان را به وبلاگ جوان تغییر دهید .
سلام رفوزه جون خوفی ؟ آقا عیدت مبارک . راستی آقا ماپای تبلیغات هستیم منتهاش مجانی داداش من .
سلام.../ دوست عزیز ممنون از گذر سبزت.../ من از مطالب وبلاگت خیلی استفاده کردم.. اومدم تا تشکر کنم و آرزو می کنم همیشه و همه جا موفق باشی.../ عیدت هم مبارک.../ شاد باشی و همیشه سلامت... تا بعدی بهتر...
سلام.داستان جذابی بود.خدا کند همیشه نیکی ها به دنبال خود نیکی داشته باشند نه شر
سلام من که نفهمیدم شما اقا هستید یا خانم اما شما را در بلاگ تجارت اینترنتی شناختم خوشحال می شوم به منم سر بزنید بلاگ زیبایی دارید امید وارم پیام دوستی مرا بپذیرید
salam
dastan besiar zibaii bood
mofagh o piroz bashi
سلام .. می دانم که این ماه رو قبول شدین .. و بهره وافر از لحظات اون بردین . برای این محتاج هم دعا کنین ..
سلام . خیلی ممنون منم لینکت رو تو قسمت لیست وبلاگها گزاشتم .
سلام..خوبی..سوت بلبلیت من کشته!!!!بعد اینکه چرا یاهورو تعطیل کردی!!!
تصاویری از یک دوربین مخفی در اتاق خواب هدیه تهرانی
www.mofar.info or www.mofar.tk
کاش همه مثل اون دخت یا اون دکتر بودن..
وباز هم رفوزه و یک فکر اینترنتی زیبا ....
رفوزه جان واقعا وبلاگت توی این مدت که نبودم زیبا شده و به خاطر هنرت بهت تبریک میگم .راستش دنیای عجیبیه این دنیای مجازی با وجودیکه نه دیدمت و نه میشناسمت خیلی دلم واسه تو و نوشته هات تنگ شده بود.....
به راستی پژواک یک نوای دلپذیر موسیقی ایست زیبا (منظورم رو که فهمیدی)
اندیشه ات سبز و تلاشت همچون همیشه پایدار
من هم شنیدم...اما....شنیدن کی بود مانند دیدن؟!.....مهربان... به خاطر تاخیر پوزش می طلبم...بارانی باشی.
سلام بیشتر از خمه اسم وبت باخال بود به من هم سر بزن اگه بخوای تبادل لوگو می کنیم
سلام . بروز شدم منتظرم .
سلام و درود به شما.طاعات و نیت ها قبول حق.یا حق
داستان جالب بود . اما من یه تیتر بهتر دارم ( از هر دست بدی از همون دست می گیری.)
دمت گرم